دل هوایی
به نام مهربانی که جانم از اوست و ارزانی او
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت خواننذگان عزیز و گرانقدر
با نام الله شروع کردم چون واله و شیدا و مست اویم نه پول و خواب و خور و شهوت گرچه مایه حیاتند
سلام کردم که از من و قلمم سالم باشید و از جانب من خیالتان راحت باشد.
گفتم عزیزید که مخلوقید و بنده و همین برای عزت بنده در برابر غیر بس که آزاد نیست.
میخواهم از آزادی بگویم و بنویسم که گمشده بشریت است مخفی شد چون ضربه خورد از آشنا و غریبه از کوچک و بزرگ از رفیق و نارفیق
......................... من از بیگانگان هرگز ننالم که با من هرچه کرد ...........................
الان اسم آزادی هست اما مثل نوشابه هاشان همه اسانسی اند و صد در صد طبیعی!!!
الان اسم آزادی هست اما مثل سمندمان که تولید ملی است قطعاتش از آنطرف می آید!!!
الان اسم آزادی هست اما مثل باریدن بارانمان مصنوعی شده.نکند تخته پاک کن ما را به آسمان برده اند خواسته اند از او هم اشک بگیرند...
آزادی میخواهی دنبالش بگرد در همین نزدیکی است جایی اطراف رگ گردن بالاتر از قلب نکند دلت پیش کسی گیرکند مبادا خاطرکسی عزیز شود برای تو
آزادی میخواهی مواظب باش قاپت را ندزدد نا اهل ، هوشت را نبرد آنکه پشیزی نمی ارزد
آزادی میخواهی باید هزینه اش را بدهی ، جا نزنی ، مبادا خوابت بگیرد حرامی ها بگیرند آنچه با صد خون دل آمد به دست
شنیده ام دلتان غم زده است غصه دارید نکند اسیرید وای وای خدا نکند زبانم لال الهی دلتان بی غصه باشد
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود.................................................ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است